مجلهی «نور علم» متعلق به طیفی از روحانیت مبارز بود که بر فقه سنتی و اصول و بنیادها پافشاری داشت و خود را موظف به محافظت از این چارچوبها و تأکید بر نابگرایی اسلام فقاهتی با مرجعیت حوزه و روحانیت میدید…
تعداد منابری که ساواک در سالهای مختلف از شهید هاشمینژاد جمع آوری کرده و حساسیت نشان داده، نشان دهندهی فعالیت مدام و رو به رشد وی است. این منابر بر اساس سال بدین شرح است…
آنچه در ادامه میخوانید، برشی از کتاب خاطرات حجت الاسلام غلامرضا فیروزیان است که از فضای زندانهای عصر پهلوی و نفوذ حزب توده در دهه 30 شمسی سخن میگوید…
انسان مغربزمین در زیر فشار سهمگین و هولناک صنعت و مکتبهای جبری، احساس کرد که انسانیتش دارد از بین میرود و انسان مهرهای در زیر چرخهای صنعت شده است. در اینجا سارتر اوج مبارزات فلسفی خودش را با مکتب اصالت بشر و اصالت وجود مطرح میکند
در میان تصاویر و ویدئوهای شکوهمند عملیات وعده صادق 2، ویدئویی چندثانیهای تفاوت ماهوی با دیگران داشت؛ شهرکنشین بُهتزده صهیونیسم با تماشای باران موشکی در آسمان سرزمینهای اشغالی، با لهجه عبری میپرسد: «حماسی؟ حماسی؟» و در جواب میشنود: «خمینی، خمینی!»
«مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم»، که با تشابه اسمی و به انگیزه ایجاد یک جریان موازی در مقابل «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» تشکیل شده بود …
مستضعفینی هستند که مورد حمایت و رحمت پروردگار هستند. کدامین مستضعف؟ آنها که اگر در زنجیر هستند، همچون شیر نیز میغرند؛ آنان که با صبر انقلابیشان، سینه قهر دشمن را میشکافند، آنها که به هیچ عنوان اجازه نمیدهند که دشمن با وسائل خود، آنان را از مدار منظومه انسان و انسانیت خارج کند
زمان فرماندهی حجازی تمام مناطق لبنان از لوث تکفیریها پاک شد.معاوضه برای آوردن پیکر شهید حججی در آنجا اتفاق افتاد. داعش میخواست از سوریه به لبنان و سواحل مدیترانه وصل شود؛ شکست خورد. این به خاطر مقاومت بود که شهید حجازی فرماندهی بخش لبنانش را به عهده داشت…
فیلمهای مبتذل بر پرده سینماهای اصفهان رفت. روزنامه اخگر اعتراض کرد که «چرا اغلب خراب شدن فلان مرد و فلان زن را نشان بدهیم. هیچوقت کوشش نمیکنیم نجابت و عفت و شرافت را، که وظیفه اولیه هر انسانی است، به معرض نمایش بگذاریم. مردمان بدبخت این شهر چه گناهی کردهاند که صاحبان سینما با هزاران پروپاگاندِ دروغ، وقت و پول و اخلاقشان را ضایع میکنند
پس از دستگیری حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۲ ه.ش، مخالفان رژیم پهلوی به مبارزه زیرزمینی روی آوردند و از آن سو، شاه از سال ۱۳۴۵ به بعد برای نشان دادن موقعیت و قدرت خود و نیز سرگرم کردن مردم، جشنهای متعددی برگزار کرد که مهمترین آن جشنهای دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران بود.