به گزارش اصفهان زیبا؛ در تاریخِ شاهان و قدرتمداران جهان همهجا فسادهای اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی بهوفور مشاهده میشود. خاصیت مقام و ثروت، طغیان است: «کلّاً إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى» (علق، آیات ۶ و ۷)؛ آدمی چون خود را بینیاز دید، سرکش میشود، طغیان میکند و به هر جنایتی دست میزند.
قاب اول: ستمنامه شاهان
در تاریخِ شاهان و قدرتمداران جهان همهجا فسادهای اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی بهوفور مشاهده میشود. خاصیت مقام و ثروت، طغیان است: «کلّاً إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى» (علق، آیات ۶ و ۷)؛ آدمی چون خود را بینیاز دید، سرکش میشود، طغیان میکند و به هر جنایتی دست میزند.
وقتی ایمان به خدا و روز رستاخیز و تقوا نباشد، چرا انسان مرتکب گناه و ظلم نشود؟در غیاب ایمان، هر خطایی امکانپذیر است و گواه آن، چندهزار سال حکومت ظالمانه شاهان بر ایران است. کافی است به شاهنامه فردوسی نگاهی بیندازیم تا ببینیم شاهان بیش از آنکه به فکر آبادی وطن باشند، سراسر به دنبال قلدری، خونریزی و لشکرکشی بودهاند.
بهطوریکه حکیم فرزانه طوس، شاهنامه خود را «ستمنامه عزل شاهان» و «دردنامه بیگناهان» میخواند [شاهنامه، بخش یک از پادشاهی اشکانیان].در نظام فکری شاهنامه، شاه دارای فرّه ایزدی و شاهدوستی عامل وحدت و یکپارچگی کشور ایران است؛ بهطوریکه حتی در عصر مشروطه و فتح تهران نیز شاهد هستیم انقلابیون تصوری برای جایگزینی شاه ندارند و تنها به تشکیل عدلیه و یک سلطنت مشروطه قانع هستند.
در چنین شرایطی است که امام سید روحالله خمینی ظهور میکند و در دنیا نظرها را به خود خیره میکند. او در کتاب حکومت اسلامی یا «ولایتفقیه» معتقد است، کسی جز خدا حق حاکمیت ندارد و ولایتفقیه همان امتداد حکومت رسولالله است. مردم نیز با قیام و همراهی خود، این هویت جدید و این رهبری دینی را با عشق به امام خمینی (ره) پذیرفتند.در ادامه بهاجمال به برخی از قابهای مبارزات مردم و امام خمینی (ره) اشاره میکنیم.

قاب دوم: هدایت انفاس و قدرت روحی امام خمینی(ره)
فضلالله صلواتی اینگونه میگوید:«کلُّ حزبٍ بَما لَدَیهِمْ فَرِحُونَ». هر کسی طرفدارانی دارد؛ شاه هم قدرت داشت و طرفدارانی داشت. بالاخره آنها هم رسم بود گاهی عقب ماشین میدویدند و جاوید شاه و زندهباد شاه میگفتند. بعد از پیروزی انقلاب هم عدهای بهعنوان سلطنتطلب دور و بر او بودند.کاری که امام خمینی (ره) انجام داد، این بود که مردم را بااینهمه نیروهای وحشتناک ساواک و نیروهای طرفدارش، به صحنه کشید که شبیه معجزه بود.
افرادی مزدور شاه بودند و پول به آنها میداد. با تمام این تفاسیر و ارتش و شهربانی که گاهی آدم در خانه خود هم جرئت نمیکرد صحبتی راجع به شاه کند، چطور همه کشور علیه او بسیج شد؟ این از هدایت انفاس و قدرت روحی امام خمینی(ره) بود.
قاب سوم: روشنگریهای پیدرپی و آغاز قیام
در آغاز محرم سال 1342 ه.ش، قم بهصورت پایگاه ضدرژیم درآمده و با مخالفت با لوایح انقلاب سفید شاه، شور خاصی در آن برپا بود. عصر عاشورای آن سال برابر با سیزدهم خرداد 1342 حضرت امام خمینی (ره) با حضور در مدرسه فیضیه، طی سخنانی کوبنده، ضمن انتقاد شدید از رژیم پهلوی و اربابان آمریکایی و اسرائیلی شاهِ ایران، پرده از جنایات طاغوت برداشتند.
حضور مردم در سخنرانی بهاندازهای بود که تمام صحن فیضیه و دارالشفا، صحن حرم حضرت معصومه(س)، میدان آستانه و اطراف، مملو از جمعیت بود.در پی سخنرانی افشاگرانه حضرت امام، در سحرگاه پانزدهم خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستمشاهی به خانه ساده و بیآلایش امام در قم یورش برده و ایشان را دستگیر و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل کردند.
هنوز چندساعتی از این حادثه نگذشته بود که فریاد مردم معترض و انقلابی، علیه حکومت دیکتاتوری شاه بلند شد و خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایاندادن به رژیم ستمشاهی شدند. به همین جرم بود که گلولههای برخاسته از خشم و کینه حکومت ننگین شاه، قلب هزاران مسلمان انقلابی بهپاخاسته را در این روز نشانه رفت و با به خاکوخونکشیدن آنان، قیام خونبار و جاوید پانزدهم خرداد 1342شکل گرفت.
سخنرانی آیتالله خمینی، 26 فروردین 1343، پس از آزادی از زندان در مدرسه فیضیه
قاب چهارم: اولینبار که امام خمینی (ره)را شناختیم
رساله عملیه ممنوعه امام خمینی (ره) در زمان شاه
حسن حدادی میگوید: زمانی که قرار شد با رهبری آقای نواب صفوی کودتا کنیم، میخواستیم کودتا بر مبنای حکومت اسلامی باشد؛ نه حکومت سلطنتی. نکته مهم اینکه وقتی آقای نواب صفوی را به شهادت رساندند، علمای قم در منزل آیتالله بروجردی گرد هم آمدند و به این کار دولت و شاه اعتراض کردند.
حجتالاسلام صدر کوهپایهای که در مدرسه صدر اصفهان تحصیل میکردند و هفتهای دو روز هم به کلاس امام خمینی (ره) میرفتند، به ما فرمودند: «روحانیای که در درس آیتالله بروجردی بهشدت با شاه در رابطه با شهادت نواب صفوی مخالفت کردند، آقای روحالله خمینی بودند. ما بر این اصل امام خمینی را شناختیم و به دنبال ایشان بودیم.
امام خمینی در ابتدا برای مرجعیت اقدامی نکردند و تمایلی هم نداشتند. علمای قم و علمای اصفهان مانند آیتالله خادمی و آقای امامی به آیتالله گلپایگانی نظر داشتند. خود امام خمینی هم آیتالله گلپایگانی را افضل میدانستند؛ ولی مردم از جهت مبارزات، با امام خمینی مأنوستر بودند.»
قاب پنجم: حمله علیه منافع آمریکا
لایحه مصونیت مستشاران و دیگر تبعه آمریکا در ایران که در 13 مهر 1342 در کابینه امیراسدالله عَلَم به تصویب رسیده بود، در مردادماه 1343 برخلاف رویه قانونی، اول به مجلس سنا رفت و به تصویب سناتورها رسید.
حسنعلی منصور که پس از عَلَم به نخستوزیری رسیده بود، لایحه مزبور را در 21 مهر 1343 به مجلس شورای ملی برد و از تصویب نمایندگان گذراند.تصویب لایحه کاپیتولاسیون (capitulation) یا قضاوت کنسولی، در مجالس سنا و شورای ملی، تقریبا اعلام نشد و مطبوعات کشور نیز زیر سانسور دولت، از افشای آن خودداری کردند.
چندی بعد، نشریه داخلی مجلس شورا حاوی متن کامل سخنرانیها و گفتوگوهای نمایندگان و رئیس دولت در این زمینه، به دست امام خمینی (ره) رسید و ایشان را سخت آشفته و منقلب کرد. خبرهای مربوط به آشفتگی و نگرانی امام بهتدریج در همه جا منعکس شد. افراد بسیاری به قم رفتند و علت یا علل این نگرانیها را جویا شدند.
امام خمینی (ره) برای افشای خیانت شاه و دارودستهاش به ایران و جامعه اسلامی، بر آن شدند که با ایراد نطقی حاد و اعلامیهای سازنده، همگان را به مقابله با توطئه شاه و آمریکا و حرکت و خروش فراخوانند. امام ابتدا پیکهایی را برای آگاهساختن علما و روحانیون به شهرهای دور و نزدیک روانه کردند و خود نیز با مقامات روحانی قم به گفتوگو نشسته و پیامدهای فاجعه را متذکر شدند.
با فراهمشدن زمینههای مناسب، 4 آبان 1343 برای ایراد سخنرانی تعیین شد. سیل جمعیت از گوشه و کنار کشور و از شهرهای دور و نزدیک برای شنیدن سخنان رهبر نهضت، به قم سرازیر شد. پس از این سخنرانی بود که رژیم شاه دیگر حضور حاجآقا روحالله خمینی را در کشور تحمل نکرد و با حمله کماندوها به بیت امام در 13 آبان، ایشان را دستگیر و بلافاصله از طریق فرودگاه مهرآباد به ترکیه تبعید کرد.
قاب ششم: غنیمت فرصت در تبعید 11ماهه ترکیه
پرداختن به مباحث مستحدثه، از امتیازات ویژه فقهی امام خمینی (ره)بود. از آنجاییکه نه «وسیله النجاة» آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی دربردارنده همه ابواب و فصول فقه امامیه بود و نه «عروة الوثقی»، امام در پی نوشتن کتابی در بردارنده تمامی ابواب فقه شیعه بود که این توفیق به هنگام تبعید در بورسا ترکیه اتفاق افتاد و کتاب «تحریرالوسیله» را در دو جلد به زبان عربی نگاشتند
.در تحریرالوسیله مسائل جدیدی شامل مباحث بیمه، سفته، سرقفلی، عملیات بانکی، بلیت بختآزمایی، تلقیح مصنوعی، تشریح، پیوند اعضا، تغییر جنسیت، رادیو و تلویزیون و برخی مسائل متفرقه دیگر، جای دارد. امام سپس در نجف مباحث دفاعی اسلام و مبحث امربهمعروف و نهی از منکر را نیز به آن افزود تا برای آشنا ساختن تودههای مسلمان به مسئولیتهای سیاسی آنان در برابر دولتها، کشورها و دیگر ملتها به کار آید.

قاب هفتم: ادامه روشنگری در تبعید نجف
سید روحالله خمینی را به نجف فرستادند تا در حوزه دورازسیاست نجف، منزوی شود. حضرت امام بیش از 13 سال در نجف بود؛ سالهای تلخ و سخت در تبعید. سختیهای رویارویی با برخی روحانیون متحجر برای او کمتر از رویارویی با حکومت ایران نبود؛ هرچند در حوزه نجف هم از امام استقبال شد.
ایشان علاوه بر برگزاری روزانه دروس خارج و امور مرجعیت، برای اولین بار دروس ولایتفقیه را نیز در مسجد شیخ انصاری نجف مطرح کردند که بعدها بهصورت کتابی گردآوری شد. به بهانههای مختلف اعلامیه و روشنگری ادامه داشتند؛ تا آنکه رژیم پهلوی در هماهنگی با حکومت عراق، برای محدودکردن ایشان، دستور به اخراج حضرت امام داد. اما خروج از عراق و ورود امام به فرانسه، موجب ارتباطات گستردهتر ایشان و سرعتبخشیدن به انقلاب شد.
امام خمینی (ره) به هنگام اقامه نماز جماعت در مسجد شیخ انصاری نجف
قاب هشتم: کارت تبریک عید به سبک انقلابیون
انقلابیون از راههای مختلف سعی در زندهنگهداشتن یاد رهبر در تبعید خود را داشتند؛ بهطور مثال انتشار کارت تبریکهای نوروزی با تصویر حاجآقا روحالله خمینی، یک از این راهها بود. همراهداشتن این کارتهای تبریک جرم بزرگی بود.
نمونه ای از کارت تبریک نوروز 1343 « اصفهان -کریم حقیقت»
کارت تبریک عید نوروز «اصفهان-موسوی»
قاب نهم: «تحلیلی از نهضت امام خمینی» قاچاق بود
احمد زمانی میگوید: یکی از چیزهایی که آن موقع روی افکار جوانها تأثیر میگذاشت، مطالعه کتاب بود. یکی از این کتابها با نام «تحلیلی از نهضت امام خمینی» تألیف حجتالاسلام سید حمید روحانی یا در چاپهای جدید با نام «نهضت امام خمینی» از جمله کتابهای بسیار تأثیرگذار بود. جلد اول این کتاب قبل از پیروزی انقلاب، در سال 56 در بیروت منتشر شده و بهصورت قاچاق به ایران آمده بود. من هم نیمه دوم سال 56 توانستم کتاب را برای یکیدو روز بهدست بیاورم.
هر جلد این کتاب نزدیک 1000 صفحه است و برای اینکه تعداد بیشتری بتوانند از آن استفاده کنند، کتاب را دو نصف کرده بودند؛ یعنی نصف کتاب را یکی میخواند و نصف دیگر را میداد به یکی دیگر بخواند و بعد با هم جابهجا میکردند. اینطور نبود که همان نصفه کتاب هم 24 ساعت پیش یکی باشد؛ مثلا خود من نصف کتاب را با مرحوم شهید عباس نبویمنش خواندم.

قاب دهم: خبر شهادت حاجآقا مصطفی خمینی
احمد زمانی ادامه میدهد: بیشتر مردم خبر شهادت حاجآقا مصطفی خمینی را که شنیدند، در مراسم عزاداری شرکت کردند. البته من دانشجو بودم و در مراسم ترحیم که در مدرسه صدر و ذوالفقار بود، شرکت نداشتم؛ اما در مراسم هفتم و چهلم که در مسجد سید اصفهان بود، حضور پیدا کردم.
امام (ره) سخنرانی مهمی بعد از رحلت یا شهادت حاجآقا مصطفی داشتند و از شهادت ایشان به «الطاف خفیه الهی» تعبیر کرده بودند. نوار این سخنرانی یکی از آن نوارهایی بود که از آن زمان به بعد، در سطح نسبتا وسیعتری توزیع شد. ما آن را گوش دادیم. ما در مراسمی که در تهران برای حاجآقا مصطفی گرفته بودند، با آقای حسن روحانی بیشتر آشنا شدیم.
ایشان در آن موقع طلبه جوانی بود. البته دو سال قبلش هم ایشان برای سخنرانی یکدهه به مسجد حکیم اصفهان آمده بودند. ما از آنجا با منبرها و شخصیت ایشان آشنا شده بودیم؛ آدم شجاعی هم بود. نوار سخنرانی آن ده شب آقای روحانی، یکی از آن نوارهایی بود که پخش شد.
آشنایی جوانها و مردم با امام از رحلت حاجآقا مصطفی اوج گرفت.
قاب یازدهم: لاتهایی که از ما سبقت گرفتند
عباس جلوانی میگوید: امام خمینی (ره) در دل همه قشری رسوخ کرده بود و به قول ما یک آدم لات هم امام را دوست داشت. امام در دل جوانان، پیرها، لاتها و حتی خیلی از مشروبفروشهای چهارباغ نفوذ پیدا کرده بودند؛ بهطوریکه خود مشروبخواران شیشههای مغازهها را در تظاهرات میشکستند و حتی خود سینماگرها به بقیه خط میدادند.در فلکه سبزهمیدان مسجد کوچکی است به نام شهید رجایی.
آن موقع به قول ما دست لاتها بود. بچههای بسیج مثل شهید وزنه و شهید کشانی با این لاتها صحبت میکردند و آقای کشانی در ماه محرم با آنها که برای حیدری و نعمتیبازی به مسجد میآمدند، ارتباط برقرار میکرد. این لاتها بیادبی میکردند و در کنار آن سینه هم میزدند.
آقای کشانی به ما اطلاع داد که این مسجد را از دست آنها بگیریم. ما این مسجد را گرفتیم و چیزهای زشتی کشف کردیم. شهید عبدالله میثمی کار عقیدتی مسجد را به عهده گرفتند و چند کلاس عقیدتی برگزار کردند. ما در این کلاسها لاتهایی را دیدیم که از ما سبقت گرفتند و به نظام خدمت کردند و شهید شدند. نظام ما چه قبل و چه بعد از انقلاب همه را در برگرفت و هرکدام از ما شاید در این جریان قطرهای بوده باشیم.
قاب دوازدهم: بازگشت به ایران
با فرار شاه از کشور، مذاکرات برای بازگشت امام خمینی (ره)به وطن بالا گرفت. بالاخره صبح روز 12 بهمن پروازی که ایرانیها انتظار زیادی برایش کشیده بودند به زمین نشست. امام در ایران، ابتدا به بهشتزهرا، مدفن شهیدان انقلاب رفت و مواضع جمهوری اسلامی را در همان سخنرانی تاریخی مطرح کرد.



قاب سیزدهم: حَرَمی که حاجت میدهد
در منابع مختلف حدیثی، ثواب عجیبی در زیارت حضرت عبدالعظیـم علیـهالسـلام دیده میشود کـه ثواب زیـارت آن حضرت را معادل زیارت قبر حسینبنعلی(ع) در کربلا میداند
اما عبدالعظیم حسنی که بود؟
عبدالعظیم از نوادگان حسن بن علی(ع) و از افراد برجسته مکتب امام هادی(ع) بود. او به خاطر ترویج و طرفداری از مذهب حق و انتساب به حضرات معصومین، مخصوصا امام هادی (ع) دچار مخاطرات شد. حکومت غاصب وقت و عمال ستمگر خلیفه عباسی درصدد آزار و اذیت او بودند. عبدالعظیم تحتفشار حکومت عباسی به ری گریخت و در خانه یکی از شیعیان پنهان شد و شب و روز را به زهد و عبادت میپرداخت تا اینکه پس از چند روز بیماری از دنیا رفت.
خمینی(ره) که بود؟
اگر حضرت عبدالعظیم حسنی یک مبارزه مخفی کوچک و منطقهای را دنبال میکرد، انقلاب حضرت امام خمینی(ره) یک انقلاب جهانی آشکار بود که به پیروزی رسید تا کشتی نجات جبهه مقاومت علیه باطل و انشاءالله زمینهساز ظهور دولت کریمه مهدی موعود (عج) باشد. بهراستی اگر معصوم در جمع ما حاضر بود، برای زیارت حرم حضرت امام خمینی (ره) چه ثوابی را ذکر میکرد؟
